موسسه پژوهشی مطالعات کودک
موسسه پژوهشی پژوهشگران جوان شهر راز موسسه غیردولتی و غیرانتفاعی است. این موسسه از سال ۱۳۹۵ پایه گذاری شده است و اکنون با نام موسسه پژوهشی مطالعات کودک به فعالیت های فرهنگی و پژوهشی خود می پردازد.
اهداف این موسسه عبارتند از:
گردآوری پژوهشگران زبده و توانمند و متخصص در حوزه ادبیات کودک و نوجوان
پژوهش های بینارشته ای در حوزه ادبیات کودک و نوجوان خصوصا ادبیات و روانشناسی (نقد روانشناسانه آثار ادبی کودکانه)
تألیف، ترجمه و انتشار آثار تخصصی و ارزشمند در حوزه کودک و نوجوان
تالیفات خانه پژوهش
روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که یکی از مؤثرترین برنامههایی که به خانوادهها کمک میکند تا زندگی بهتر و سالمتری داشته باشند، برنامه آموزش مهارتهای زندگی است. این مهارتها باید از کودکی در انسان نهادینه شود تا زندگی سالم و شادی را در بزرگسالی تجربه کند.
یکی از راههای مناسب برای آموزش مهارتهای زندگی به کودکان و نوجوانان، استفاده از ژانر داستان و رمان است. کودک با همذاتپنداری با شخصیتهای محبوب داستانی به تقلید رفتارهای او در زندگی خود میپردازد و با تکرار رفتار، این خصیصه، پس از مدتی، جزئی از شخصیت او میشود. بنابراین شایسته است که در کتابهای کودکان، خصوصاً کتابهایی که بیشتر در دسترس آنان قرار دارد، این مهارتها به طور غیرمستقیم از طریق داستان، آموزش داده شود.
کودک انسان در بدو تولد، نمی داند خوب چیست و بدی کدام است، امّا فطرتاً خوبی ها او را شادمان می کنند و از بدیها گریزان است. فطرت انسانی ناب به زیبایی ها گرایش دارد. لوحی سپید در ذهن و لوح پاکیزۀ دیگری در دل دارد که آمادۀ پذیرفتن است.
کودک برای ادامه زندگی به صورت مطلوب و متعالی نیاز به جسم و روانی سالم دارد. جسم و روح در پیوندی تنگاتنگ، از یکدیگر تأثیر می پذیرند و این تأثیر و تأثرها تا لحظۀ مرگ ادامه دارد. او برای سلامت جسم، به تغذیۀ سالم نیاز دارد و سلامت روح نیز بیتردید، غذای پاکیزه می طلبد.
ادبیّات کودک، تأثیر بسیاری در سلامت ذهن و روان او دارد. ذهن کودک برای فراگیری شکل گرفته است و روند فراگیری در او بسیار قدرتمندتر از بزرگسالان است. بنابراین بر والدین است که تغذیۀ ذهن و روان کودکان را مدیریت کنند و بخش اعظم اندوخته ای که آنان را به این هدف می رساند، بیشک در خزانۀ ادبیات است.
ادبیات و خصوصاً داستانهایی که برای کودکان نوشته میشود، اگر براساس شناخت درست از شخصیت و روحیات کودکانه و روانشناسی دوران کودکی نوشته شده باشد، نه تنها میتواند در برآوردهشدن بعضی از نیازهای کودک، یاریرسان باشد، بلکه در تقویت توانمندی کودکان در برآوردن نیازهایشان نیز میتواند نقش موثری داشته باشد و در این مهم والدین و مربیان کودک را یاری کند.
از آنجا که نیازهای شخصیتهای داستانی رفتارهای آنها را شکل و جهت میدهد و اینگونه حوادث داستان به وجود میآید و در حقیقت برانگیختگی یک نیاز موجد ناپایداری در خط داستانی میشود، میتوان بر اساس نظریه گلاسر به تحلیل شخصیتهای داستانی در داستانهای کودکانه و در نهایت تبیین جنبه درمانی و میزان اثربخشی داستانها در شخصیت و بهبود سلامت روانی مخاطبان کودک پرداخت.